English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5156 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
let it be U بگذارید باشد
let it remain as it is U بگذارید باشد
stet U بگذارید باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
in with it U بگذارید تو
let him go U بگذارید برود
be covered U کلاه برسر بگذارید
leave it over U عجاله بگذارید بماند
Put the table down gently. U میز زا آهسته زمین بگذارید
Let the secretary get on with it . U بگذارید منشی کارش را بکند
Please keep me posted(informed). U لطفا" مرادرجریان بگذارید (نگاهدارید )
Please oblige us by your presence . U با تشریف فرمایی خودت بر مامنت بگذارید
Let it take its natural cours. U بگذارید کار جریان طبیعی اش را طی کند
You must have respect for your promises. U باید بقول خودتان احترام بگذارید
to have someone wake you up U بگذارید کسی شما را بیدار کند
Let me think a moment . U بگذارید یک دقیقه ( لحظه ) فکر کنم
to book [order] an alarm call U بگذارید کسی با تلفن شما را بیدار کند
Please put these clocolates aside for me . U لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
let it have its swing U بگذاریدسیرعادی خودرابکند بگذارید جریان خودراطی کند
Could you put a cot in the room? U آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
squawked U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk mike U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
squawks U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk low U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
squawk may day U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
Leave this space blank. U این محل را خالی بگذارید ( چیزی در آن محل ننویسید )
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
return pistol U طپانچه ها به جای خود طپانچه را بگذارید
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
reflexively U باشد
custom's declaration U باشد
any old thing U هر چه باشد
Benedictines U باشد
Benedictine U باشد
incomplete flower U کم باشد
admissibly U باشد
admissibleness U باشد
some one or other U هر کس باشد
at the owner's risk U باشد
at most U خیلی باشد
if any U اگر باشد
coute que coute U بهربهاکه باشد
whosoever U هر شخصی که باشد
hydroxide U داشته باشد
worksheet U ی داشته باشد
whencesoever U از هرجا که باشد
whoso U هر شخصی که باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
over crowding U بیشتر باشد
be it so U چنین باشد
if he be U اگر او باشد
quantum sufficit U چندان که بس باشد
beit so U چنین باشد
at all events U بهر وسیله که باشد
shepherdess U شبان کلیسا که زن باشد
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
by all means U بهر قیمت که باشد
You neednt worry . Dont bother your head. U خیالت راحت باشد
as the case may be U تاچه مورد باشد
at any price U بهر قسمت که باشد
shepherdesses U شبان کلیسا که زن باشد
brilliantly U چنانکه برجسته باشد
Mark my words . Remember what I told you . U یادت باشد چه گفتم
strays U که متوقف نشده باشد
at f. U منتهی خیلی باشد
straying U که متوقف نشده باشد
stray U که متوقف نشده باشد
culpably U چنانکه سزاوارسرزنش باشد
May his soull live in peace. U روحش شاد باشد
out of range U که خارج از حد سیستم باشد
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
medially U چنانکه درمیان باشد
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
inoffensively U بی انکه زننده باشد
if necessary U اگر لازم باشد
shell back U دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
if need be U اگر لازم باشد
layers U ل تصحیح خطا باشد
layer U ل تصحیح خطا باشد
that depends U تا چه شرایطی درکار باشد
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
he must have gone U باید رفته باشد
flocculence U یا دسته پشم باشد
Keep your mind on your work. U حواست بکارت باشد
theonomy U کشوری که خداپادشاه ان باشد
if i find an opportunity U اگر مجالی باشد
inviolably U چنانکه سزاوارحرمت باشد
pterygium U گلبرگی که مانندبال باشد
Mind the step! U حواست به پله باشد!
meetly U چنانکه در خور باشد
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
i girder U تیری که بشکل ) باشد
well and good U باشد چه ضرر دارد
perhaps so U شاید چنین باشد
pitfully U چنانکه سزاوارنکوهش باشد
i beam or i beam U تیری که به شکل ) باشد
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
steady as you go U راه ثابت باشد
if any U اگر داشته باشد
how difficult soever it may be U هر قدر سخت باشد
telamon U ستونی که مجسمه مرد باشد
testate U متوفایی که وصیت کرده باشد
st.g's cross U چلیپایی که ازدوخطقرمزدرست شده باشد
frothily U بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
heroically U زنی که قهرمان داستان باشد
Gentiles U کسی که نه مسیحی و نه کلیمی باشد
sanguinarily U چنانکه خونریزی دربرداشته باشد
aerated bread U نانیکه مصنوعابوسیله گازدرامده باشد
objectiveness U چنانکه در خارج معقول باشد
paymistress U زنی که مامور پرداخت باشد
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
syngraph U تنظیم کنندگان رسیده باشد
non cohesive soil U خاکی که فاقد چسبندگی باشد
stylobate U پایهای که زیرچند ستون باشد
sympathetics U سلسله پیهای نباتی باشد
the u kingdom U کشوری که پادشاه داشته باشد
the u states U کشوری که پادشاه داشته باشد
theatrical gestures U حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
jerkins U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
cushion U وسیلهای که شبیه تشک باشد
jerkin U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
cushioned U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushioning U وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushions U وسیلهای که شبیه تشک باشد
trigraph U سه حرفی که مجموعانمایشگر یک صوت باشد
problem plav U نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
thumbnails U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
thumbnail U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
granules U حب و کپسولی که باقند وشکرپوشیده باشد
pleasingly U چنانکه خوش ایند باشد
well begun is h lf done U بنیاد کار خوب باشد
brass bands U ادوات انها از برنج باشد
brass band U ادوات انها از برنج باشد
boardwalk U تفرجگاهی درکنارساحل که کف ان تخته باشد
boardwalks U تفرجگاهی درکنارساحل که کف ان تخته باشد
razor edge U پشته کوه که تیز باشد
on cne's own initiative U بی انکه کسی گفته باشد
rationabile stoverium U نفقهای که میزان ان منطقی باشد
orthotone U که ازخود دارای تیکه باشد
sites U محلی که پایه چیزی باشد
yahoo U جانوری که درقالب انسانی باشد
sited U محلی که پایه چیزی باشد
coiffure U مردی که سلمانی زنانه باشد
site U محلی که پایه چیزی باشد
coiffures U مردی که سلمانی زنانه باشد
Gentile U کسی که نه مسیحی و نه کلیمی باشد
pay gravel or dirt U شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
granule U حب و کپسولی که باقند وشکرپوشیده باشد
heroine U زنی که قهرمان داستان باشد
She must be at least 40. U او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
dapple U حیوانی که بدنش خالخال باشد
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
inadvisably U بدون اینکه صلاح باشد
granitic water U ابی که ازخاک خارادارامده باشد
inviolately U چنانکه بی حرمت نشده باشد
green old wound U زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
in claisum U دریایی که در قلمرو کشورویژهای باشد
commendably U چنانکه شایان ستایش باشد
gynaecocracy U حکومتی که دردست اناث باشد
There must be some mistakes. باید اشتباهی شده باشد.
It must be quiet. باید ساکت و آرام باشد.
lebrary edition U چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
irrelatively U بی انکه وابستگی داشته باشد
interlocutress U زنی که طرف گفتگو باشد
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
binds U به صورتی که قابل اجرا باشد
bind U به صورتی که قابل اجرا باشد
it is p that he did not go U احتمال داردنرفته باشد دورنیست که
it promisews to be easy U امید میرود اسان باشد
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
foot hill تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
double purchase pulley U غرغرهای که دو طناب خورداشته باشد
inflationary gap U بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
layered U انچه مربوط به لایه ها باشد
learning curve U که استفاده از آن بسیار سخت باشد
love match U عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
2purchase off the registry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com